من ندیدم دو صنوبر را با هم دشمن
من ندیدم بیدی سایهاش را بفروشد به زمین
رایگان میبخشد، نارون شاخه خود را به کلاغ
هر کجا برگی هست
شور من میشکفد
سهراب سپهری
درختــان بسیــار و آب روان
همی شد دل سالـخورده جوان
بیاراست شهـــری بسان بهشت
بههامون گل و سنبل و لاله کشت
فردوسی