گلچین اشعار ناب، مطالب عمومی، علمی و آموزشی
|
یک شنبه 11 مهر 1395 ساعت |
بازديد : 242 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
در چشم باد، لاله فقط پرپرش خوش است
خورشید روز واقعه خاکسترش خوش است
***
از باغها شنیدهام این را که عطر یاس
گاهی نه پشت پنجره، لای درش خوش است
***
دریا همیشه حاصل امواج کوچک است
یعنی علی به بودن ِ با اصغرش خوش است
***
در راه عشق دل نه که ما سر سپردهایم
حتی حسین پیش خدا بیسرش خوش است
***
جایی که آب همسفر ماه میشود
دلها به آب نه که به آبآورش خوش است
***
جایی که پیشمرگ پدر میشود پسر
اولاد هم نبیرهی پیغمبرش خوش است
***
عالم شبیه آن لب و دندان ندیدهاست
لبخند هم میانهی تشت زرش خوش است
***
از خون سرخ اوست که تاریخ زنده است
این شاهنامه نیست ولی آخرش خوش است:
***
اندوه بیشمار ِ پسر را گریستن
بر شانههای مرتعش ِ مادرش....
***
از ماههای سال "محرم" که محشر است
از روزهای سال ولی "محشر"ش خوش است!
برچسبها:
در چشم باد ,
لاله پرپر ,
روز واقعه ,
علی ,
دریا ,
امواج ,
یاس ,
محرم ,
محشر ,
حسین ,
بی سر ,
لب و دندان ,
,
|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
|
سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت |
بازديد : 1101 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
ساقی امشب باده از بالا بریز
باده از خم خانه مولا بریز
باده ای بیرنگ و آتشگون بده
زانكه دوشم دادهای افزون بده
ای انیس خلوت شبهای من
میچكد نام تو از لبهای من
محو كن در بادهات جام مرا
كربلایی كن سرانجام مرا
یا علی، درویش و صوفی نیستم
فاش میگویم كه كوفی نیستم
|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
|
سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت |
بازديد : 291 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
به جز دست علی مشکلگشا کیست؟!
کلید کنت و کنز مخفیا کیست؟!
کسی جز او توانایی ندارد
که زخم شیعه را مرحم گذارد
غدیر ای باده گردان ولایت
رسولان الهی مبتلایت
***
ندا آمد ز محراب سماوات
به گوش گوشهگیران خرابات
رسولی کز غدیر خم ننوشد
ردای سبز بعثت را نپوشد
تمام انبیا ساغر گرفتند
شراب از ساقی کوثر گرفتند
***
علی ساقی رندان بلاکش
بده جامی که میسوزم در آتش
مرا آیینهی صدق و صفا کن
تجلیگاه نور مصطفی کن
آغاسی
تک درخت
|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
|
سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت |
بازديد : 264 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
تا صورت پیوند جهان بود، على بود
تا نقش زمین بود و زمان بود، على بود
شاهى كه ولى بود و وصى بود، على بود
سلطان سخا و كرم و جود، على بود
هم آدم و هم شیث و هم ادریس و هم الیاس
هم صالح پیغمبر و داوود، على بود
هم موسى و هم عیسى و هم خضر و هم ایوب
هم یوسف و هم یونس و هم هود، على بود
مسجود ملائك كه شد آدم ز على شد
آدم كه یكى قبله و مسجود، على بود
آن عارف سجاد كه خاك درش از قدر
بر كنگرهى عرش بیفزود، على بود
هم اول و هم آخر و هم ظاهر و باطن
هم عابد و هم معبد و معبود، على بود
آن لحمك لحمى بشنو تا كه بدانى
آن یار كه او نفس نبى بود، على بود
موسى و عصا و یدبیضا و نبوت
در مصر به فرعون كه بنمود، على بود
چندانكه در آفاق نظر كردم و دیدم
از روى یقین در همه موجود، على بود
خاتم كه در انگشت سلیمان نبى بود
آن نور خدایى كه بر او بود، على بود
آن شاه سرافراز كه اندر شب معراج
با احمد مختار یكى بود، على بود
آن قلعهگشایى كه در قلعه خیبر
بركند به یك حمله و بگشود، على بود
آن گرد سرافراز كه اندر ره اسلام
تا كار نشد راست نیاسود، على بود
آن شیر دلاور كه براى طمع نفس
بر خوان جهان پنجه نیالود، على بود
این كفر نباشد سخن كفر نه این است
تا هست، على باشد و تا بود، على بود
مولوی
تک درخت
برچسبها:
علی ,
ولی ,
وصی ,
شیر ,
شاه ,
موسی ,
عیسی ,
مولوی ,
تک درخت ,
,
|
امتياز مطلب : 4
|
تعداد امتيازدهندگان : 1
|
مجموع امتياز : 1
|
سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت |
بازديد : 242 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
از علی آموز اخلاص عمل
شیر حق را دان مطهر از دغل
در غزا بر پهلوانی دست یافت
زود شمشیری بر آورد و شتافت
او خدو انداخت در روی علی
افتخار هر نبی و هر ولی
آن خدو زد بر رخی که روی ماه
سجده آرد پیش او در سجدهگاه
مولانا
برای مشاهده متن کامل این شعر زیبا به ادامه مطلب بروید...
|
امتياز مطلب : 4
|
تعداد امتيازدهندگان : 1
|
مجموع امتياز : 1
|
سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت |
بازديد : 860 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
مولای مردان، علی
توی نجف یه خونه بود که دیواراش کاهگلی بود
اسم صاحاب اون خونه، مولای مردا علی بود
نصف شبا بلند میشد، یه کیسه داشت که بر میداشت
خرما و نون و خوردنی، هرچی که داشت تو اون میذاشت
راهی کوچهها میشد، تا یتیمارو سیر کنه
تا سفرهی خالیشونو، پُر از نون و پنیر کنه
شب تا سحر پرسه میزد، پس کوچههای کوفه رو
تا پُرِ بارون بکنه باغای بیشکوفه رو
عبادت علی مگه میتونه غیر از این باشه
باید مث علی باشه هر کی که اهل دین باشه
بعد علی کی می تونه محرم راز من باشه
درد دلم رو گوش کنه تا چاره ساز من باشه
فردا اگه مهدی بیاد دردا رو درمون میکنه
آسمون شهرمونو ستاره بارون میکنه
چشاتو وا کن آقا جون بالای خستمو ببین
منو نگا کن آقا جون دل شکستمو ببین
محمدرضا آغاسی
تک درخت
|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
|
سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت |
بازديد : 222 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
عید غدیر خم مبارک باد
ای غدیر خم که هستی روز بیعت با امام
بر تو ای روز امامت از همه امت سلام
از تو محکم شد شریعت، وز تو نعمت شد تمام
ما به یاد آن مبارک روز و آن زیبا پیام
به ادامه مطلب بروید
برچسبها:
عید غدیر ,
غدیر خم ,
علی ,
مولا علی ,
صلوات ,
پیامک ,
تبریک عید ,
اس ام اس ,
تک درخت ,
,
|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
|
سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت |
بازديد : 348 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
گر خدایی نیست جز رب جلی
لا امیــرالمومنین، الا علــی
تک درخت
|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
|
سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت |
بازديد : 262 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
شیر خدا
علی آن شیر خدا شاه عرب
الفتی داشته با این دل شب
شب ز اسرار علی، آگاه است
دل شب محرم سرّ الله است
شب علی دید به نزدیکی دید
گر چه او نیز به تاریکی دید
شاه را دید به نوشینی خواب
روی بر سینه دیوار خراب
قلعهبانی که به قصر افلاک
سر دهد ناله زندانی خاک
اشكباری که چو شمع بیزار
میفشاند زر و میگرید زار
دردمندی که چو لب
در و دیوار به زنهار آید
کلماتش چو در آویزه گوش
مسجد کوفه هنوزش مدهوش
فجر تا سینه آفاق شکافت
چشم بیدار علی خفته نیافت
روزهداری که به مُهر اسحار
بشکند نان جوین افطار
ناشناسی که به تاریکی شب
میبرد نان یتیمان عرب
تا نشد پردگی آن سرّ جلی
نشد افشا که علی بود علی
شاهبازی که به بال پر راز
میکند در ابدیت پرواز
شهسواری که به برق شمشیر
در دل شب بشکافد دل شیر
عشقبازی که هم آغوش خطر
خفت در خوابگه پیغمبر
آن دم صبح قیامت تأثیر
حلقه در شد از او دامنگیر
دست در دامن مولا زد در
که علی بگذرد از ما مگذر
شال میبست و ندایی مبهم
که کمربند شهادت را محکم
پیشوایی که ز شوق دیدار
میکند قاتل خود را بیدار
ماه محراب عبودیت حق
سر به محراب عبادت منشق
میزند پس، لب او کاسه شیر
میکند چشم اشارت به اسیر
چه اسیری که همان قاتل اوست
تو خدایی مگر ای دشمن دوست
در جهان این همه شور و همه شر
ها علی بشر کیف بشر
کفن از گریه غسال خجل
پیرهن از رخ وصال خجل
شهریار
تک درخت
|
امتياز مطلب : 8
|
تعداد امتيازدهندگان : 2
|
مجموع امتياز : 2
|
سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت |
بازديد : 269 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
همای رحمت
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایهی هما را
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم به خدا قسم خدا را
به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سر چشمهی بقا را
مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ
به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را
برو ای گدای مسکین در خانهی علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا
بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب
که علم کند به عالم شهدای کربلا را
چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان
چو علی که میتواند که بسر برد وفا را
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را
بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت
که ز کوی او غباری به من آر توتیا را
به امید آن که شاید برسد به خاک پایت
چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را
چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان
که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را
چه زنم چونای هردم ز نوای شوق او دم
که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را:
همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنائی بنوازد آشنا را
ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا
شهریار
تک درخت
|
امتياز مطلب : 2
|
تعداد امتيازدهندگان : 1
|
مجموع امتياز : 1
|
پنج شنبه 22 مرداد 1394 ساعت |
بازديد : 655 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
پرده از اسرار عالم باز شد، یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
***
بر سر در بهشت خدا حک شده چنین، بتش بلند هر که گرفتار حیدر است . . .
***
از ذکر علی مدد گرفتیم، آن چیز که می شود گرفتیم
از بوته آزمایش عشق، از نمره بیست صد گرفتیم
***
دل را ز شرار عشق سوزاند علی(ع)، یک عمر غریب شهر خود ماند علی(ع)
وقتی که شکافت فرق او در محراب، گفتند مگر نماز می خواند علی(ع)
|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 52 صفحه بعد
|
|
|
|