شراب تلخ
شراب تلخ بیاور که وقت شیداییست
که آنچه در سرِ من نیست، بیم رسواییست
چه غم که خلق به حسن تو عیب میگیرند؟
همیشه زخم زبان خون بهای زیبایی ست
اگر خیال تماشاست در سرت، بشتاب
که آبشارم و افتادنم تماشاییست
شباهت من و تو هرچه بود ثابت کرد
که فصل مشترک عشق و عقل تنهاییست
کنون اگرچه کویرم هنوز در سرِ من
صدای پر زدن مرغهای دریاییست
فاضل نظری
برچسبها:
فاضل نظری ,
شراب تلخ ,
وقت شیدایی ,
شعر عاشقانه ,
دلتنگی ,
بیم رسوایی ,
رسوایی ,
غم ,
حسن ,
عیب ,
زخم زبان ,
خون بها ,
زخم ,
زبان ,
خون ,
بهای زیبایی ,
خیال تماشا ,
آبشار ,
کویر ,
فصل مشترک ,
عشق ,
عقل ,
تنهایی ,
مرغ های دریایی ,
مرغ دریایی ,
مرغ ,
دریا ,
دریایی ,
,
|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 52 صفحه بعد