گلچین اشعار ناب، مطالب عمومی، علمی و آموزشی
فریاد که از عمر جهان هر نفسی رفت
شنبه 10 مهر 1395 ساعت | بازديد : 303 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

فریاد که از عمر جهان هر نفسی رفت

دیدیم کزین جمع پراکنده کسی رفت

شادی مکن از زادن و شیون مکن از مرگ

زین گونه بسی آمد و زین گونه بسی رفت

آن طفل که چون پیر ازین قافله درماند

وان پیر که چون طفل به بانگ جرسی رفت

از پیش و پس قافلهی عمر میندیش

گه پیشروی پی شد و گه بازپسی رفت

ما همچو خسی بر سر دریای وجودیم

دریاست چه سنجد که بر این موج خسی رفت

رفتی و فراموش شدی از دل دریا

چون نالهی مرغی که ز یاد قفسی رفت

رفتی و غم آمد به سر جای تو ای داد

بیدادگری آمد و فریادرسی رفت

این عمر سبک سایه‌ی ما بسته به آهی است

دودی ز سر شمع پرید و نفسی رفت

 

هوشنگ ابتهاج

 

تک درخت

 

 



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


برخیز که غیر از تو مرا دادرسی نیست (هوشنگ ابتهاج)
شنبه 20 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 354 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

برخیز که غیر از تو مرا دادرسی نیست

گویی همه خوابند، کسی را به کسی نیست

آزادی و پرواز از آن خاک به این خاک

جز رنج سفر از قفسی تا قفسی نیست

این قافله از قافله سالار خراب است

اینجا خبر از پیش رو و باز پسی نیست

تا آیینه رفتم که بگیرم خبر از خویش

دیدم که در آن آیینه هم جز تو کسی نیست

من در پی خویشم، به تو بر می‌خورم اما

آن سان شده‌ام گم که به من دسترسی نیست

آن کهنه درختم که تنم زخمی برف است

حیثیت این باغ منم ، خار و خسی نیست

امروز که محتاج تو اَم، جای تو خالیست

فردا که می آیی به سراغم نفسی نیست

در عشق خوشا مرگ که این بودن ناب است

وقتی همه‌ی بودن ما جز هوسی نیست

هوشنگ ابتهاج (ه.الف.سایه)

 امیر هوشنگ ابتهاج سمیعی گیلانی (متولد ۶ اسفند ۱۳۰۶، رشت)، متخلص به (ه‍. الف سایه)، شاعر و موسیقی‌پژوه ایرانی است.

 



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


شعر طنز از ناصر فیض
چهار شنبه 10 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 256 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

گل در بر و می در کف و معشوق به کام است

من مانده‌ام این‌جا که حلال است، حرام است؟

***

با این که به فتوای دل اشکال ندارد

گریار پسندید ترا کار تمام است

***

در مذهب ما باده حلال است، ولی حیف

در مذهب اسلام همین باده حرام است

***

شد قافیه تکرار ولی مسئله‌ی نیست

چون شاعر این بیت طرفدار نظام است

***

این ماه شب چاردهم در شب مهتاب

یا این که نه، همسایه ما در لب بام است

***

در مجلس اگر جای خودت را نشناسی

این جا است که مفهوم قعود تو قیام است

***

پرسید طبیبم که پس از رفتن یارت

وضع تو اعم از بد و از خوب کدام است

***

از این که چه آمد به سرم هیچ نگفتم

گفتم دل من سوخت، نفهمید کجام است

ناصر فیض

 



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 52 صفحه بعد

موضوعات
تبادل لينک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان تک درخت و آدرس lonetree.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سايت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 777
:: کل نظرات : 19

آمار کاربران

:: افراد آنلاين : 1
:: تعداد اعضا : 10

کاربران آنلاين


آمار بازديد

:: بازديد امروز : 209
:: بارديد ديروز : 7
:: بازديد هفته : 268
:: بازديد ماه : 2908
:: بازديد سال : 71210
:: بازديد کلي : 331592
منوي کاربري


عضو شويد


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشي رمز عبور؟

عضويت سريع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری