گلچین اشعار ناب، مطالب عمومی، علمی و آموزشی
|
شنبه 10 مهر 1395 ساعت |
بازديد : 234 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
چون خواب ناز بود که باز از سرم گذشت
نامهربان من که به ناز از برم گذشت
چون ابر نوبهار بگریم درین چمن
از حسرت گلی که ز چشم ترم گذشت
منظور من که منظره افروز عالمی است
چون برق خندهای زد و از منظرم گذشت
آخر به عزم پرسش پروانه شمع بزم
آمد ولی چو باد به خاکسترم گذشت
دریای لطف بودی و من مانده با سراب
دل آنگهت شناخت که آب از سرم گذست
منتکش خیال تو اَم کز سر کَرَم
همخوابهی شبم شد و بر بسترم گذشت
جان پرورست لطف تو ای اشک ژاله، لیک
دیر آمدی و کار گل پرپرم گذشت
خوناب درد گشت و ز چشمم فرو چکید
هر آرزو که از دل خوش باورم گذشت
صد چشمه اشک غم شد و صد باغ لاله داغ
هر دم که خاطرات تو از خاطرم گذشت
خوش سایه روشنی است تماشای یار را
این دود آه و شعله که بر دفترم گذشت
هوشنگ ابتهاج
تک درخت
برچسبها:
ابر نوبهار ,
خواب ناز ,
نامهربان ,
حسرت ,
چشم تر ,
خنده ,
شمع ,
بزم ,
منت کش ,
پروانه ,
گل پرپر ,
چشمه ,
اشک ,
,
|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
|
چهار شنبه 17 شهريور 1395 ساعت |
بازديد : 311 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
ای چراغ شام تاریکم از این خانه مرو *** آشنای تو منم بر در بیگانه مرو
شمع من باش و بمان نور ز تو اشک ز من *** جانفشان تو منم در بر پروانه مرو
سوختی جان مرا آه مکن، اشک مریز *** از بر عاشق دلداده غریبانه مرو
برچسبها:
چراغ ,
شام ,
خانه ,
مرو ,
آشنا ,
بیگانه ,
شمع ,
نور ,
اشک ,
پروانه ,
جان ,
عاشق ,
دلداده ,
غریبانه ,
,
|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
|
سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت |
بازديد : 298 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
آن پری روی از درم، روزی فراز آید؟ نیاید
من همیخواهم که عمر رفته باز آید، نیاید
پیش از آن کایام، در پیچد به هم طومار عمرم
نامهای از کوی یار دلنواز آید؟ نیاید
بر سر من سایهی آن آفتاب افتد؟ نیفتد
در کف من، دامن آن سرو ناز آید؟ نیاید
هیچ از آن سودای آن گیسو نیاید بوی سودی
بوی سودی هیچ از امید دراز آید؟ نیاید
طفل اشکم گفت بر رخ، راز عشقم را به مردم
طفل هرگز در شمار اهل راز آید؟ نیاید
تا نبیند آه من، بر من دلش سوزد؟ نسوزد
سنگ تا آتش نبیند در گداز آید؟ نیاید
عقل آن نیرو ندارد کو به گرد عشق پوید
صعوه هرگز در مصاف شاهباز آید؟ نیاید
این همه سازم به ناسازی دور چرخ و آخر
اختر ناساز من ، با من بساز آید؟ نیاید
عاشق شوریده را در دل نگنجد غیر جانان
در دل محمود جز یاد ایاز آید؟ نیاید
از هوای خطهی ری، وز نهاد مردم وی
بویی از شیراز علیین طراز آید؟ نیاید
برچسبها:
شوریده ,
شیراز ,
عشق ,
عاشق ,
عمر ,
یار ,
گیسو ,
شعر ,
امید ,
اشک ,
طفل ,
آتش ,
غزل ,
,
|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
|
یک شنبه 1 شهريور 1394 ساعت |
بازديد : 680 |
نويسنده :
رامین
| ( نظرات )
|
روزی گـذشت پادشهــی از گذرگهــی فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست
پرسیــد زان میانـه یکـی کودکی یتیــم کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست
آن یک جواب داد چه دانیم ما که چیست پیداسـت آنقـدر که متاعـی گرانبهاسـت
نزدیک رفـت پیرزنــی کوژپشت و گفـت این اشک دیدهی من و خـون دل شماست
ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است این گرگ سالهاست که با گلـه آشناسـت
آن پارسا که ده خرد و ملک، رهزن اسـت آن پادشا که مال ز رعیت خورد گداسـت
بـر قطـرهی سرشـک یتیمان نظاره کــن تا بنگری که روشنـی گوهـر از کجاسـت
پروین، به کجروان سخن از راستی چه سود کو آنچنان کسی که نرنجد ز حرف راست
برچسبها:
اشک ,
یتیم ,
پروین اعتصامی ,
پادشاه ,
تابناک ,
تاج ,
متاع ,
گران بها ,
پیرزن ,
گوژ پشت ,
دیده ,
خون دل ,
رخت ,
چوب شبانی ,
فریفته ,
گرگ ,
گله ,
آشنا ,
پارسا ,
ده ,
خرد ,
ملک ,
رهزن ,
مال ,
رعیت ,
گدا ,
قطره ,
سرشک ,
یتیمان ,
روشنی ,
گوهر ,
کجروان ,
راستی ,
چه سود ,
حرف راست ,
,
|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 52 صفحه بعد
|
|
|
|