گلچین اشعار ناب، مطالب عمومی، علمی و آموزشی
شعر بسیار زیبا و عاشقانه: دلتنگ تواَم ای که به وصلت نرسیدم...
چهار شنبه 24 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 364 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

دل پیش کسی باشد و وصلش نتوانی

لعنت به من و زندگی و عشق و جوانی

***

تا پیش تو آورد مرا بعد تو را برد

قلبم شده بازیچه‌ی دنیای روانی

***

باید چه کنم با غم و تنهایی و دوری

وقتی همه دادند به هم دست تبانی

***

در چشم همه روی لبم خنده نشاندم

در حال فرو خوردن بغضی سرطانی

***

آیا شده از شدت دلتنگی و غصه

هی بغض کنی، گریه کنی، شعر بخوانی؟

***

دلتنگ تواَم ای که به وصلت نرسیدم

ای کاش خودت را سر قبرم برسانی

 

سیدتقی سیدی



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


لعنت به تو و ذات خرابت
پنج شنبه 18 شهريور 1395 ساعت | بازديد : 1411 | نويسنده : رامین | ( نظرات )

لعنت به تو و ذات خرابت
ای زاده‌ی هفت پشت اصالت
در مکتب عشاق اگر این بود جوابت
لعنت به تو و ذات خرابت
ای شناگر قابل، تو آب نمی‌دیدی
بازیچه شب گردان، مهتاب نمی‌دیدی
ای زاده‌ی هفت پشت اصالت
تفسیر تو این بود اگر از ازل نجابت
لعنت به تو ذات خرابت
اینک تو و این مرداب
اینک تو و این مهتاب
بیداری اگر این ات
رفتیم، دگر در خواب
ای کرم بدن شب‌تاب
به به، چه قشنگی تو در این نقش برآبت
لعنت به تو و ذات خرابت
رفتیم و از این رفتن
رفتیم و از این رفتن بسیار تورا بخشید
آزادی و قلب تو بر رفتن خندید
آن تازه رس نوبر، گر حال مرا پرسید
گو شکر خدا گفتم و راضی زثوابت
بر اصل و نسب بالی، ای اصل و نسب عالی
ای کاش نبینی تو آن روز که پامالی
ای عشاق پوشالی اینک تو و جولانگه مستان شرابت
لعنت به تو و ذات خرابت
ای عاشق پوشالی گفتم که گلی افسوس
پا تا به سرت خاره، ای بی‌خبر و مدهوش
این مستی پیروزی چند است و نه بسیاره
سقای هزار تشنه‌ی آواره
سیراب شدند جملگی از آب سرابت
لعنت به تو و ذات خرابت
در آینه ات بنگر، در آینه ات بنگر، حیوان صفتی بینی
حاشا مکن این باور این دست تو نیست، اینی
این است ترازوی عدالت
تو پادشه مکر و رضالت
ارزانی آن تازه رس خوش قد و قامت
تو پیشکش و قصه‌ی ما هم به سلامت
ای زاده‌ی هفت پشت اصلات
تفسیر تو این بود اگر از، ازل نجابت
لعنت به تو و ذات خرابت
پایان سخن بشنو این غائله شد از نو
در مکتب عشاق اگر این بود همه صبر و قرارم
گر حوصله این بود و چنین پا به فرارم
این گونه اگر، گر به صفت بودم و حاضر به جوابم
لعنت به من و عشق و بر این ذات خرابم
اینک تو و این مرداب، اینک تو این مهتاب
بیداری اگر این است رفتیم دگر درخواب
ای کرم بدن شب تاب
به به چه قشنگی تو در این نقش بر آبت
لعنت به تو و ذات خرابت

 

مسعود فردمنش

 



|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 52 صفحه بعد

موضوعات
تبادل لينک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان تک درخت و آدرس lonetree.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سايت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 777
:: کل نظرات : 19

آمار کاربران

:: افراد آنلاين : 1
:: تعداد اعضا : 10

کاربران آنلاين


آمار بازديد

:: بازديد امروز : 267
:: بارديد ديروز : 1467
:: بازديد هفته : 267
:: بازديد ماه : 13546
:: بازديد سال : 81848
:: بازديد کلي : 342230
منوي کاربري


عضو شويد


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشي رمز عبور؟

عضويت سريع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری